اسعد بن احمد طرابلسیاَسْعَدِ بْنِ اَحْمَدِ طَرابْلُسی، ابوالفضل، نواده ابوروح، قاضی و عالم امامی در سده و اوایل سده ق/۱ و ۲م بود. ۱ - شناخت اجمالیاز تاریخ و محل تولد وی اطلاعی در دست نیست. او شاگرد ابن برّاج د ۸۱ق، فقیه مشهور امامی و همچنین جانشین وی بوده است، از اینرو میتوان گفت که در ۸۱ق دست کم در سنین میان سالی بوده است. [۱]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۹۹، بهکوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
۲ - فعالیتهاوی پس از ابن براج فقیه امامیه و به تعبیر صفدی «رأس الشیعه» در شام بوده، و به تدریس اشتغال داشته است. او همچنین پس از ابن براج، متصدی منصب قضای طرابلس بوده است [۲]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
از اینرو میتوان گفت که اسعد در دوره حکومت جلالالملک ابوالحسن ابن عمار حک ۶۴-۹۴ق به این منصب رسیده است [۳]
محمد ذهبی، میزان الاعتدال،ج۱، ص۱۰، بهکوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۹۶۳م.
وی در بلاد مختلف شام: طرابلس، فلسطین و دمشق در میان امامیه مشهور و چنانکه گذشت پس از ابن برّاج مفتی ایشان بوده است [۴]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
اسعد گویا در دارالعلمی که جلال الملک در طرابلس تأسیس کرده بود، صاحب مقام بود و به احتمال قوی تدریس مینمود و چنانکه گفتهاند، به شاگردان از سوی جلالالملک شهریه تقسیم میکرد. [۵]
ابن خیاط، احمد، دیوان، ص۲۱-۲۲، بهکوشش خلیل مردم بک، دمشق، ۳۷۷ق/۹۵۸م.
۳ - وفاتبه گزارش [۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۹۹، بهکوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
اسعد مدتی در صیدا سکنی داشت، تا آنکه صلیبیان آنجا را به تصرف خویش در آوردند و او در آنجا به قتل آمد.چنانکه ابن اثیر گزارش کرده، تصرف صیدا از سوی صلیبیان در ۴۰ق واقع شده بود، در حالی که مورخ امامی مذهب، ابن ابی طی احتمال داده است که وی به هنگامی که در ۹۴ق [۷]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۱.
صلیبیان حیفا را تصرف کردند، کشته شده باشد، چرا که وی مدتی پیش از آن به آنجا رفته و کتابخانهای که بیش از هزار جلد کتاب داشت، فراهم کرده بود.همچنین در گزارش دیگری آمده است که وی به دمشق رفته و در آنجا وفات یافته است. [۸]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
۴ - اوصافگفتهاند که اسعد مردی متعبد و زاهد بود و شبها اندکی بیش نمیخوابید و به تهجد مشغول میشد [۹]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۹۹، بهکوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
[۱۰]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱۰، بهکوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
[۱۱]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶-۸۷، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
نیز گزارش شده که وی گاه در حضور ابن عمار با فقهای دیگر مذاهب و گاه با خود وی مناظره و بحث علمی میکرده است. [۱۲]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶-۸۷، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
۵ - شاگرداناز شاگردان وی اسعد بن عمر بن مسعود جبلی را برشمردهاند. [۱۳]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۷، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
۶ - آثارکتابهای وی که همگی از میان رفته، از این قرار بوده است: البراهین. البیان فی حقیقة الانسان. التبصرة فی معرفة المذهبین الشافعیة و الامامیة. التبیان بیننا و بین النعمان. عیون الادلة فی معرفة الله. الفرائض. مسألة الفقاع. المقتبس فی الخلاف بیننا و بین مالک بن انس. المناسک. النور فی عبادة الایام و الشهور [۱۴]
ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۱، ص۸۶، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م.
چنانکه پیداست وی در علم کلام و فقه ، خاصه خلاف آثاری نوشته بوده که خود نشان از تبحر وی در این دو علم دارد.۷ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل. (۲) ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۳۹۰ق/۹۷۱م. (۳) ابن خیاط، احمد، دیوان، بهکوشش خلیل مردم بک، دمشق، ۳۷۷ق/۹۵۸م. (۴) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بهکوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م. (۵) محمد ذهبی، میزان الاعتدال، بهکوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۹۶۳م. (۶) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، بهکوشش یوزف فان اس، بیروت، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م. (۷) یاقوت، بلدان. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسعد بن احمد طرابلسی»، ج۸، ص۲۳۹۲. |